کتاب " زمین انسانها " را نویسندهی نامآشنا، "آنتوان دو سنت اگزوپری" نوشته و "سروش حبیبی" آن را از فرانسوی به فارسی برگردانده است. نام اگزوپری برای همهی ما آشناست. او نویسندهی کتاب شازده کوچولو، یکی از پرفروشترین و شناختهشدهترین کتابهای دنیاست. اگزوپری جوایز زیادی را در دوران فعالیت ادبیاش کسب کرد. به عنوان مثال میتوان به جایزهی آکادمی فرانسه و جایزهی ملی کتاب آمریکا اشاره کرد که او هر دو را در سال 1939 به خاطر کتاب زمین انسانها دریافت کرد. اگزوپری هنگام بازبینی این اثر برای چاپ در آمریکا بخشهایی از آن را که برای مخاطب آمریکایی مناسب نبود حذف کرد و بخشهایی مخصوص این نسخه به آن افزود. به زعم خود اگزوپری پیدا کردن عنوان برای این رمان یکی از سختترین وظایف ادبیاش بوده است. او به عموزادهاش گفته بود اگر بتواند عنوانی بینقص برای این کتاب پیدا کند، به او صد فرانک میدهد. عموزادهاش روز بعد با لیستی شامل سی عنوان بازگشت و اگزوپری از بین اسامی آن لیست، عنوان این کتاب را انتخاب کرد.
این کتاب زندگینامهی خودنوشتهی اگزوپری است. او از اولین خلبانان ایرکرفت بود که در مسیری مشخص پرواز میکرد. بخش عمدهی این کتاب خاطرات هیجانانگیز او در زمان فعالیتش به عنوان خلبان و اتفاقات جالبی است که در آسمان برایش افتاده. او از پروازهایش بر فراز مسیر رشتهکوه آند و صحرای آفریقا میگوید. از سانحهای میگوید که باعث شد تا پای مرگ برود؛ اما به طور معجزهآسایی این اتفاق نیفتاد و زنده ماند. اگزوپری در این کتاب مفاهیمی مانند تجربهی نزدیک به مرگ، دوستی، جوانمردی، انسانیت و خوشبختی را در زندگی خودش بررسی میکند و توضیح میدهد که چگونه این مفاهیم روی زندگیاش تأثیر گذاشتهاند و شخصیت او را شکل دادهاند.