بارها به این سالها، سوالها داشتهام از سرشت و سرنوشت و زندگی خویش، و دورادور گفتهام نمیشود همهچیز را در شعر نوشت. اصلاً شعر جای هر چیزی نیست. و آیا درست است بینگاه کردن در آینه، خود را از دنیا و دنیا را از خود گرفت؟ اندکی ابلهانه است از خود بپرسم تو مگر کیستی که این خودنبشتِ خصوصی را بر عام بیاوری به دیدار؟
.
میبینم جواب دارد، جوابِ درست دارد این ادعا؛ یعنی امسال همین ۱۳۹۹خورشیدی، پنجاهمین سالِ تولدِ جدیِ شعر من است. غزل میگفتم به نوجوانی، اما درست پنجاه سال پیش نخستین شعرهای مدرن و غیرسنتی و امروزیام در روزنامهدیواری دبیرستان و مجلهی استانی شرکت نفت چاپ شده بود. هنوز پیداواری از شعر شبان و شعر حرمان را در سایهروشن حافظهی خود دارم. کار کردهام در مقام کلمه تا امروز.