گر فریاد برآورم، از دید گاردین یکی از مهمترین ناداستانهای سال است. در آمازون هم از عنوانهای پرفروش است. اما چیزی که این کتاب کم حجم را مهم کرده، تعریف دیگران نیست، بلکه نگرش متفاوت شافاک برای اولینبار به زندگی است. او دریافتهای متفاوتی از زمانهی پاندمی، هرج و مرج و زندگی مدرن ارائه میدهد و راهکارهایی اجتماعی و جامعه شناسانه هم بیان میکند. قطعا این کتاب از مهمترین کارهای شافاک است. «گر فریاد برمیآوردم، چه کسی صدای مرا در بارگاه فرشتگان میشنید؟» راینر ماریا ریلکه شاعر و رماننویس آلمانی، اوایل قرن بیستم در مجموعهی مرثیههای دوئینو این سوال را مطرح کرد. ریلکه در زمانهی متفاوتی نسبت به ما میزیست. در روزگار ما؛ قرن بیست و یکم، در این زمانهی چندپاره، تکه تکه، آشفته و در هم تنیده که سودای کرامت و برابری انسان تحت تاثیر سرعت تغییر زندگی و شتاب تکنولوژی پایمال گشته، احساس مشترک همهی ما این است: «گر فریاد برآورم، چه کسی صدای مرا در میان انسانها میشنود؟» آیا کسی در میان بارگاه انسانها صدای مرا میشنود؟