شنیدم که مجله دانشکده ادبیات تبریز قصد دارد شرح حالی از دوست قدیم با صفا و فاضل من آقای سید محمدعلی جمالزاده نویسنده شهیر ایران نشر کند. بر حسب یاداوری یکی از دوستان به این خیال افتادم چند سطری در آن باب برای آن مجله شریفه بنویسم که اگر صلاح بدانند آن را در حکم دیباچه ای برای آن مقاله مهم که بسیار مطلوب خواهد بود در مقدمه درج فرمایند و در این کار در نکته بیشتر داعی من بود: یکی آنکه آقای جمالزاده از سخنوران و دانایان ایرانی عصر ما است و در واقع با همه معروفیت و شهرتی که هم که دارد مجهول القدر است و این شخص شریف و حکیم وصاحب اخلاق فاضله و مزایای عالیه که به حقیقت از مفاخر ایران است سزاوار و شایسته معرفی کامل به نسل جوان و توصیف وافی است که باید در بسیاری از صفات و فضائل علاوه بر نویسندگی و پایه بلند معرفت و دانشمندی سرمشق طلاب علم و فضیلت باشد. دوم آنکه به قول خود آقای جمالزاده که وقتی می گفت دو نفر او را در مدارج سیر زندگی وی کماینبغی و بهتر از دیگران می شناسند که یکی مرحوم میرزا محمدخان قزوینی بود و دیگری اینجانب و اینک که قزوینی هم از این جهان رخت بر بسته تنها من از ارادتمندان قدیم جمالزاده باقی هستم که می توانم تا حدی او را معرفی نمایم.