کتاب حاضر بیشترین سهم را در فهم معنای اجتماعی و سیاسی فلسفه مارتین هایدگر دارد. این کتاب، هم به لحاظ روش- که مثال اعلای رویکرد جامعهشناختی به فلسفه است و هم بهلحاظ پرتوی که بر مجادلههای کنونی بر سر رابطه هایدگر و نازیسم میافکند، بهغایت چالشبرانگیز است.
«معنای سیاسی هستیشناسی فلسفی مارتین هایدگر» به دلیل اصالت و تازگی، وضوح و صلابت نظریاش، در میان سایر کتابها و مقالههایی که به دلالتهای سیاسی آثار هایدگر پرداختهاند، منحصر به فرد است.
همکاری علنی هایدگر با نازیها و ارتباط آن با تفکر فلسفی او، طوفانی از بحث و جدلهای آتشین به راه انداخته است. مطالعه حاضر که ده سال پیش از آغاز این مجادلات و به دست برجستهترین جامعهشناس و نظریهپرداز فرهنگی فرانسه نوشته شده، هم پیشقراول این جدلهاست و هم تحلیل سازوکارهای نهادی تولید گفتمان فلسفی. ریچارد رورتی اهمیتی به گرایش هایدگر به نازیسم نمیداد چون از نظر او، این گرایش ربطی به فلسفه هایدگر نداشت. خواننده کتاب بوردیو اما حتی برای یک لحظه هم نمیتواند بر این عقیده باشد.