ماجراهای خرس کوچولو و خرگوش کوچولو در این کتاب با نام «برف بازی» دنبال میشود. یک روز صبح خرس و خرگوش از خانه بیرون میروند و میبینند که: «برف آمده!» اینطور میشود که بازیکردنشان گل میکند و خلاقیتشان خودش را نشان میدهد. اول از هم، میایستند، زبانشان را بیرون میآورند و کمی از دانههای برف که از آسمان میبارد، میچشند. بعد نوبت این میرسد که توی برفها جای دست و پا بگذارند. یا با خوابیدن در میان آنها فرشتهی برفی درست کنند. بعد هم میروند سراغ ساختن آدمبرفی. البته آدم برفی که نه. خرگوش صحرایی برفی و خرس برفی. بازیهایشان واقعا بامزه است و معلوم است حسابی خوش میگذرانند. اگر شما در یک روز برفی باشید، چه بازیهایی میکنید؟