نگارنده در کتاب حاضر، در تعریفی از پسامدرنیستها میگوید: آنها جهان را به مثابه یک کل به روش متمایزی میبینند و از ایدههایی فلسفی استفاده میکنند که علاوه بر تأیید نوعی زیباشناسی، شرایط فرهنگی پسامدرنِ «سرمایهداری متأخر» را نیز تحلیل میکنند. نگارنده با استفاده از این تعریف بر آن است دیدگاههای خود شکاکیتهای پسامدرنیستی را به چالش بکشد. در واقع او معتقد است که نگرش سیاسی و فلسفی و صورت هنری مدرنیسم به آن اندازه که مورد تأکید اصول پسامدرنیستی است، جسورانه نیستند. در این میان پسامدرنیسم منتقدانی دارد، که معتقدند: آثار پسامدرنیستها عمدتا نامنسجم، ناشیانه، لذتجویانه و آشوبگرایانه است. در واقع پسامدرنیسم هیچ تمایلی به روایتگری ندارد و بیتردید در مقابل دریافتی مشخص و روشن مقاومت نشان میدهد.