تلماک، پسر اولیس قهرمان بخش اول ادیسهی هومر، پادشاهی و نیز فرزانگی و خرد پدر خویش را به ارث برده است. چون پدر به سبب جنگهای تروا از وطن دور میافتد و مدعیان آهنگ غصب میراث او را دارند، مینرو (آتنا)، ایزدبانوی فرزانگی، در هیات پیری خردمند و هدایتگر، تلماک را در فراز و نشیب ماجراهایی که در پی یافتن پدر و پادشاهی بر او میگذرد دست میگیرد و راه مینماید. از این افسانهی یونانی، فنلون داستان شیوا و دلکش سرگذشت تلماک را پرداخته و اندرزهای خود به شاهزادهای جوان را که پرورشش به عهدهی اوست در آن از زبان مینرو بیان میکند و اثری آموزشگرانه میآفریند که آن را میتوان با قابوسنامه در ادب ایران قیاس کرد.