کتاب " روایتشناسی و نقد روایت در داستانهای انتخابی معاصر " نوشتهی الهام حدادی و فرهاد درودگریان است. این کتاب در سال 1399 منتشر شده است. "الهام حدادی" فارغالتحصیل زبان و ادبیات فارسی است و در حوزهی ادبیات فارسی بهویژه روایتشناسی مطالعه میکند. "فرهاد درودگریان" استاد و منتقد زبان و ادبیات فارسی بوده و در پژوهش و بررسی آثار این حوزه فعال است.
روایت با بشر زاده شده و تاریخ حیات را میتوان یک نوع روایت دانست. چنین مفهوم عمیقی حوزهی بسیار گستردهای دارد و همواره بررسی شاخهها و رشتههای مختلف آن از علایق محققان حوزهی زبان و ادبیات بوده است. روایتشناسی در واقع بررسی و تحلیلی است بر ساختار روایت، عناصر روایت، نظامی که بر روایت حاکم است و تأثیری که یک روایت بر ذهنیت خواننده میگذارد؛ اینکه ماهیت و کارکرد روایت چیست و اهمیت تفکر روایی بشر و نمود آن در آثار داستانی چگونه است.
در این کتاب، الهام حدادی و فرهاد درودگریان در چهار فصل، به بررسی عناصر و جایگاه روایت در درون خود روایت میپردازند؛ اینکه با چه ابزار و ویژگیهایی میتوان تفاوت روایت داستانی را با روایتهایی در موضوعات دیگر مشخص کرد. این دو پژوهشگر با بهکارگیری تئوری عناصر بنیادین روایت هرمن (2009) چندین داستان معاصر فارسی از جمله «چراغها را من خاموش میکنم»، «سلوک»، «باغ ملی»، «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» و… را بررسی کردهاند.
بریدهای از کتاب:
«روایت داستانی است که به جای شرح اوضاع یا امور کلی و انتزاعی با نقل ماجرایی مجال تجربهی احوالی را فراهم میکند که در شرایطی خاص بر کسان معین گذشته و به پیامدهای مشخصی انجامیده است و از راهکارهای اولیهی بشر برای شناخت زمان، فرایند و تغییر است.»