اکس شلر این کتاب را ابتدا در سال 1912 نوشت و به زبان آلمانی منتشر کرد. سپس این کتاب با ویرایش و نامی تازه در سال 1915 به چاپ رسید. این کتاب را میتوان داعیهای علیه اخلاق جامعۀ مدرن محسوب کرد. دنیای مدرن ارزشهای اجتماعی را به گونهای که وی آن را وارونهسازی رتبۀ ارزشها تلقی میکرد، به ورطۀ نابودی کشانده است.
خاستگاه کینتوزی مرتبط است با گرایش به مقایسۀ خویش با دیگران. هریک از ما _ والا یا عادی، نیک یا بد_ دائماً ارزشهای خود را با ارزشهای دیگران قیاس میکند. هرگاه برای خود سرمشق یا قهرمانی برمیگزینیم، به نحوی از انحا ناگزیر از چنین مقایسهای میشویم. هر نوع حسادتی، هر نوع جاهطلبی و حتی کمال مطلوبی همچون «اقتـدا به مسیـح» مملو از چنیـن قیــاسهایی است. نمیتوان با گئورگ زیمل همعقیده بود که میگوید «انسان والامنش» نمیخواهد خود را با هیچکسی قیاس کند. کسی که از هر نوع قیاسکردنی خودداری میورزد والا نیست. یک «غریبالاحوال» به معنای گوتهای کلمه است، «یک دلقک منحصربهفرد» یا شاید هم فخرفروشی پرافاده.