مد هم مثل هنر ، موسیقی و ادبیات تاریخچه ای غنی دارد. گرچه ما اغلب مد را مترادف نوگرایی کم و بیش بیرحمانه میپنداریم دنیای مد گفتوگوی پیوسته با گذشته خود دارد. همانطور که پیکاسو آثار گویا را محترمانه وا می کاوید. بالنسیاگا هم شکل و شمایل لباس های آیینهای دینی سدهای میانه را مطالعه می کرد به همان شیوه که پرکفیف آثار هایدن را باز آفرید. میک جگر هم بو برامل را از نو به میدان آورد. تاریخنگاران مد میگویند که مد با پیدایش جامهای دوخت پا گرفت و منتقدان در جواب می گویند که فقط تعداد اندکی از ثروتمندان می توانستند واقعاً جزو نظام باشند. برای بیشتر ما مد پاسخی است به میل اساسی و شاید فطری ما به آراستن و زیبا کردن بدن چهره و موی خود حتی پیکره پیشا تاریخی و معروف به پیکره های ونوس یادگارهای باقیمانده از انسان های نخستین هم لباس هایی- دامن های ریسمانی- به تن دارند که نه بدن را می پوشاند و نه از آن محافظت می کنند. بلکه کارکرد زینتی دارندو ما می بینیم و دیده میشویم، ما حریصانه تصاویر هیبت انسانی را میبینیم در خود بازنمایی هایمان به این تصاویر جان تازه می دهیم یا آنها را پس می زنیم و خودمان هم موضوع تصویرسازی های بعدی می شویم شخصیت ها مردان و زنان خوش پوش از اعضای خاندان های سلطنتی گرفته تا ستاره های راک طراحان - لباس ستاره های سینما و مانکن هایی که بهترین نمودهای شکل و شمایل هر دوره زمانی هم از منابع این بازنمایی ها هستند.