گرایش به ایران باستان و افسانهها و قهرمانان و آداب و رسوم آن در میان شاهان و دستگاه و دربار غزنوی جریانی بسیار نیرومند بوده و شاعرانی چون عنصری هم به پیروی از خواست خداوندانشان میکوشیدهاند که شکوه و عظمت ایران عهد باستان و آداب و رسوم آن را در شعرشان منعکس کنند و البته سلاطین غزنوی را هم ادامهدهندهی همان سنت پادشاهان کهن محسوب کنند و ایشان را همانند آن پادشاهان یا حتا برتر و بزرگتر از آنها بخوانند. این را نیز نباید ناگفته گذاشت که تعریف و تمجیدهای عنصری از آداب و سنن ایران باستان را نمیتوان یکسره به حساب ایراندوستی او گذارد. "عنصری" شاعری اصلاً مدیحهگو بود و در کار خود پسند و سلیقهی مخاطب یا مشتری خود را طبعاً مهمترین معیار میدانست و بر مبنای همان سخن میگفت. هم به این سبب است اگر باکی ندارد از اینکه برای خوشآمد محمود و اثبات اینکه او «مرد دین» است، جشن سده را هم گاهی با لحنی تحقیرآمیز «رسم گبرکان» بخواند.