رمان جادو داستان بلندی است از سه نسل در یک خانواده .وقایع رمان از سال 1306 یعنی کمتر از دو سال پس از تاجگذاری رضاشاه شروع میشود و تا نسل سوم، تا اوایل دهۀ هفتاد ادامه مییابد .زندگی نسل اول در دهات اطراف دامغان و دو نسل بعدی در تهران میگذرد .رمان به شکلی ابداعی فصلبندی شده که نویسنده خود در پیشگفتار دربارۀ آن خاطر نشان میکند" :خوانندۀ این داستان میتواند آن را همچون گیسوی بافتهشدهای فرض کند که از سه شاخۀ جدا و در عین حال درهم تنیده تشکیل شده و ممکن است در ابتدا ساخت رمان به نظرش نامانوس جلوه کند .ولی رفته رفته به شکل ویژۀ آن عادت خواهد کرد و خواهد پذیرفت که این نیز یک صورت از صور مختلف سخن گفتن و شرح یک ماجراست که شاید قدری جادو زده است .بیان ماجرایی که در اصل سه ماجراست با نقاط مشترکی که میتواند در نظری تصادف چندان عجیب و پررنگ و چشمگیر جلوه نکند و در چشم دیگری اتفاق حیرتآوری تلقی شود.