در بررسی گونهی کمدی جایی است که محور بحث خندهی تماشاگر و نه «نظام ساختاری گونه» در نظر گرفته شود. هم بر پژوهش گران روشن است که تماشاگران تنها به آثار کمیک نمیخندند بلکه حتی در دیدن اثری جدی اما به شکل غافلگیرکنندهای ضعیف از نظر ساختاری، شاهد خندهی بینندگان به ساختار اثر هستیم؛ و این موضوع میتواند مقدمهای برای ترک سینما باشد. پس خندیدن به کنش پیش رو میتواند وجهی اعتراضی هم داشته باشد. همان اعتراضی که در تکرار زیر لب واژهای «مسخره» نهفته است. در سالهای اخیر و در کشورهایی که به تفریح مردم اهمیتی داده نمیشود گاه بینندگان تنها برای خندیدن و با هم بودن و زدن بر روی دست و پای هم به سینما میروند. در کشور ایران پیش آمده که بینندگان در حالی که از لوده بازی بازیگری خرسند هم نبوده اند اما به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی به دیدن فیلمهایی رفتهاند که از نظر ساختاری بسیار ضعیف بودهاند. همان بینندگان در نظرسنجیها ابراز کردهاند که در خانه به فیلمهای بهتر و خنده دارتری دسترسی دارند اما این جا به سینما آمدهاند تا در جمع بخندند. میل آیینی سینما هم گاه در خندیدنهای جوامع افسرده میتواند لحاظ شود انواع خندهها نزد بازیگران و بینندگان میتواند محور بررسی قرار گیرد. به سادگی نمیتوان پنداشت که ما به خندهی بازیگران میخندیم. بازیگران فیلمهای موزیکال دورهی سرمشق (کلاسیک) رو به بینندگان میخندیدند و این حسی مفرح میساخت. اما این موضوع در مورد بازیگران کمدی یک سان نیست. هارپو بیصدا میخندد. لرل گریه هم میکند. کیتن که با نخندیدناش به شهرت رسید. واکنش به خندهی بازیگران نزد بینندگان متفاوت است. ملوسکهای سینما با خنده دلنشین میشوند.