انقلابات متعدد در سدۀ اخیر، حکایت از مقاومتهای جدی کشورهای غیرغربی در برابر سلطه و حاکمیت سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی غرب و تلاش در راستای دوری از این حاکمیت و طرح روشهای نو در مدیریت جامعه و ارائۀ دیدگاههای جدید در حوزۀ فرهنگی در جهان فارغ از هژمونی اروپامدار دارند. به عنوان نمونه میتوان به انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از نمونههای بارز این انقلابها اشاره کرد که با تلاش در جهت استقلال سیاسی و اقتصادی از سرمایهداری غرب و تکیه بر منابع فرهنگی و اقتصادی بومی و بهرهمندی از منابع ملی به سلطۀ طولانیمدت امپریالیسم غرب بر کشور پایان داد. نگارنده در کتاب حاضر خود را متعهد به نشان دادن مظاهر چندگانۀ اروپامداری میبیند و سعی دارد پایههای متزلزل اروپامداری را به خواننده نشان دهد. او مدعی است که اروپامداری خودش را با شیوههای مختلف مانند ایدههای عمومی منتشر شده در مطبوعات و نوشتههای عالمانۀ متخصصان در حوزههای مختلف علوم اجتماعی متجلی میکند.