مکتوبات زننگار و مردنگار با موضوع مسائل اجتماعی زنان، مندرج در جریدۀ ایراننو (1290-1288ش) تلاشهای کسانی را نشان میدهد که در پی ساختن "ایرانی نو" بودهاند؛ تلاشهای مهمی که هر چند با فهم عادی در حالِ حاضرِ ما ممکن است طبیعی قلمداد گردد اما با فهم تاریخی، مبارزهای است ساختارمند برای رسیدن به برابری اجتماعی میان زن و مرد در جامعهای سنتزده و جنسیتزده؛ مبارزهای که از یکسو پیشگامیِ زنان برای رفع نابرابریهای جنسیتی در اواخر دورۀ قاجار را نشان میدهد و از دیگر سو نشاندهندۀ آن است که استقلال و آزادی زنان، معرفی آنان به عنوان عضوی از "هیئت اجتماعیۀ انسانیت و انجمن بشریت" و نقد "دیگری" پنداشتن آنان، هدیهای از جانب مردان نبوده، بلکه حاصل مبارزات و تلاشهای خودِ زنان میباشد.