خلاصه آنروز راهم را دور کردم و از میدان توپخانه رد شدم؛ این شد که عبور شاه و همراهانش را دیدم.به میدان بهارستان که رسیدم سوارهنظام قزاق جلوی مجلس مانور میداد و حتی توپی را به نمایش گذاشته بود. گمان کردم باز هم نمایش تئاتر است، اما در واقع این بار فرمان از قبل صادر شده بود.
روزهای بعد، شاه با دسیسه و همکاری مأموران روس، سلاح ها را از پایتخت جمعآوری کرد تا آنها را نزد خود در باغشاه نگاه دارد، بعد توپها را در دروازههای شهر مستقر کرد و بعد هم خواست که مجلس همهُ قدرت را به او واگذار کند و سرشناسترین مخالفانش به تبعید فرستاده شوند…