بودوآی فرانسوی که معمولا اتاق خواب ترجمه شده محل اتفاقات زیادی بوده، مثلا ساد در بودوآ فیلسوف می شود و نامه ی پو همین جا دائما گم و پیدا می شود. نامه را لفظاً حرف می نامیم. حرفی که حرف است و نامه و گاه زباله یعنی همان چیزی که از آدمی مرد ادب می سازد. پس به یاد داشته باشید که این کلمات دائماً به جای هم می آیند و درهم و برهم به جای هم می نشینند. از طرفی اما پس از جابه جایی ها و موج های پیچشی که لکان دائماً در فضا به راه می اندازد همه چیز را سر جایش می گذاریم و بر می گردیم سر میز، به وقت عصر. اما می بینیم که گویی در آن جابه جایی ها و بلبشوی فضای و زمان، درست مثل فیلم ها، لکان سفره را به یک ضرب، بدون این که چیزی صدمه ببیند، از زیر همه چیز بیرون کشیده و تنهای مان گذاشته و رفته و حالا ما مانده ایم و سفرهای در دست که حتما باید برش گردانیم روی میز و زیر همه ی آن خرت و پرت هایی که به رسم سنت لازم است درست چیده شود.