نوشتار پیش رو ترجمهی مقدمهی رورتی جوان بر جُنگی از 38 مقاله است که توسط خود او ذیل «چرخش زبانی: مقالاتی در مورد روش فلسفی» جمعآوری شده است. رورتی نشان میدهد که فلسفهی زبانی یک زائده بر تاریخ فلسفه نیست و آنچه امروز بر فلسفه میگذرد وامدار چرخشی است که فیلسوفان زبانی خلق کردند. چرخش زبانی را نباید با فلسفهی زبانی یکی دانست. چرخش زبانی یک رویداد و حقیقتی تاریخی است در حالی که فلسفهی زبانی نحوهای از فلسفهورزی است. حقایق تاریخی حیات امروز ما را شکل میدهند حتی اگر تا امروز استمرار نیافته باشند یا حتی اگر ما بهسانِ عاملان تاریخی ایجاد کنندهی آنها عمل نکنیم. چرخش زبانی نیز فلسفیدن امروز ما را شکل داده است حتی اگر دورهی آن به پایان رسیده باشد یا حتی اگر ما فیلسوفانی زبانی نباشیم. «بودن یا نبودن» چرخش زبانی مهم است و نه تمام شدن یا باقی ماندن آن.