آگهی را زده بودند به جدا مانده ترین تیر چراغ برق که نزدیک دیواری بود که کوچه را بنبست میکردید دیوار آجری تاب دار و رنگ و رو رفته ای که کسی اطراف آن پرسه نمی زد چون پارک نسبتا آرامی کنار دیوار بود هیچکس ترجیح نمیداد پای دیوار منتظر کسی بماند بچهها هم از وقتی زمین بازی کوچک توی پارک درست شد توپهایشان را به دیوار نمیکوبیدند. بعد از اینکه سطل زبالۀ بزرگی سر آخرین کوچه گذاشته بودند کسی دیگر حتی کیسههای آشغال را هم پای دیوار ته کوچه نمیانداخت رفتگرها برگهای زرد را جارو میکردند و پای دیوار جمع میکردند چند بار دیده بودم باد تندی به ته کوچه میرسد و برگها را با خودش میبرد به اتوبان پشت دیوار انگار باید مثل یک جاروی بزرگ باری از دوش رفتگرها برمیداشت. شاید به دلیل کم رفت و آمد بودن انتهای کوچه آگهی چسبانده شده به تیر چراغ و خیلی دیده نمیشد در آگهی زیر عکس سگ کوچک و سفیدی که گل سر قرمزی به موهایش زده بود نوشته شده بود، احتراماً سگ فوق در تاریخ بیست و سوم شهریورماه گم شده است و به صاحبش بسیار وابسته میباشد اگر او را دیدید با شمارۀ زیر تماس بگیرید و مژدگانی دریافت کنید.