در جوامع نوین امروزی، اعتقاد بر این است که به منظور دستیابی به یک نظام بهداشتی و پزشکی کارامد میباید تمام عناصر دخیل و مؤثر در این نظام را با دقت بررسی کرد و با شناخت عمیق از آنها در مسیر توسعه آن گام برداشت. این مهم طی تقریباً یک سده اخیر به عهده دانشی فراگیر و میانرشتهای به نام انسانشناسی گذارده شده است. در این حوزه به جهت وجود تنوع بسیار و تخصصیبودن موضوعات، علاوهبر همکاری سایر حوزههای علومانسانی نظیر باستانشناسی، تاریخ، زبانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، دینپژوهی و غیره، نقش علومی محض چون دانش پزشکی، ژنتیک، بیوشیمی و گیاهشناسی تعیینکننده است. به جهت عمق و در عینحال گستردگی تحقیقات در ابعاد گوناگون، شاخهای جدید از این دانش پس از جنگجهانی دوم شکل گرفت به نام انسانشناسی پزشکی. در واقع، حیطه فعالیت این دانش تمام مواردی است که در فوق به آن اشاره شد، آنهم در ارتباط با نظام بهداشت و سلامت جوامع. انسانشناسی پزشکی از شاخههای جدید دانش انسانشناسی است که نگرش فرهنگی اجتماعات انسانی و باورهای آنها درباره سلامتی و رفتارهای بهداشتی مردمان و تنوع زیستی آنها را مورد بررسی قرار میدهد. این دانش به عنوان یک رشته دانشگاهی هم در حوزه علوممحض و هم در حوزه علومانسانی میبایست در برنامهریزیهای آموزشی در نظر گرفته شود. برای این منظور، تهیه و تدوین متون درسی معیار در قالب کتاب درسی دانشگاهی با استفاده از یافتههای نوین علمی در کنار محتوای غنی بومی مثل کثرتگرایی فرهنگی، تنوع قومیتی و زبانی، گوناگونی اقلیمی و ذخایر عظیم طبسنتی و طبابتهای عامیانه امری ضروری محسوب میشود.