این کتاب مجموعه نوشتههایی از "پیتر بروک" دربارۀ هنر بازیگری و تئاتر است که طی آن نگارنده تجارب و دیدگاه خود را در باب "نمایش" مطرح میسازد. برای نمونه، او میگوید: "برای این به تئاتر میرویم که زندگی را تماشا کنیم، ولی اگر زندگی بیرون از تئاتر با زندگی درون تئاتر تفاوتی نداشته باشد تئاتر اصلا بیمعناست و اجرای آن بیهوده است. ولی اگر بپذیریم که زندگی درون تئاتر آشکارتر و پرشورتر از زندگی بیرون است، آنگاه میتوان دید که این زندگی همان زندگی بیرون است و هم چیزی دیگر... زندگی درون تئاتر ملموستر و فشردهتر است زیرا غلیظتر است. فشردگی مکان و زمان نوعی عصارۀ غلیظ را پدید میآورد. در زندگی واقعی، بریده بریده سخن میگوییم و واژهها را تکرار میکنیم، ولی این شیوۀ طبیعی بیان اندیشهها زمان زیادی میبرد تا بتوانیم آنچه میخواهیم بگوییم ادا کنیم. اما این روش، یعنی ارتباط روزمره آغازگاه واقعی است، و این در تئاتر درست همانند لحظهای است که بازیگر بداههپردازی میکند و جملههایش طولانی است... هدف، آشنایی با تار و پود زندگی است، نه کمتر و نه بیشتر. تئاتر میتواند همه جنبههای هستی انسان را نمایش دهد. بنابراین همۀ شکلهای زندۀ معتبرند و همۀ شکلها میتوانند بالقوه در بیان نمایشی جایی داشته باشند. شکلها مانند واژگاناند، یعنی هنگامی معنا مییابند که درست به کار روند.