کتاب حاضر، متن گفتوگویی زنده و پویا بین دو تن از مهمترین متفکران معاصر فرانسوی است که در سالهای اخیر شهرتی جهانی به هم زدهاند. نسب فکری_سیاسیِ آلن بدیو به جریانهای منشعب از حزب کمونیست فرانسه در دهۀ 1960 برمیگردد و افقش چیزی نیست جز ترسیم مختصات ایدۀ کمونیسم. نانسی، اما، از دل سنتی هرمنیوتیکی_واسازانه برخاسته و یگانه راه گذار از بنبستهای فکری_سیاسیِ کنونی در جهان را خوانش هرمنیوتیکی_واسازانه و نقادانه از فیلسوفان بزرگ آلمانی میداند؛ از کانت و هگل و مارکس گرفته تا هایدگر و آدورنو.
پویاییِ این گفتوگو در آن است که هر دو فیلسوف چونان آینههایی شفاف در مقابل هم قرار گرفتهاند و کوشیدهاند تا حد ممکن درونیترین نگرشهای خود به فیلسوفان سنت آلمانی را آفتابی کنند. تقاطع و درهمتنیدگی سنتهای متقابل و بعضاً متضاد دو جغرافیای عظیم تفکر در اروپای پس از روشنگری، احتمالاً، جذابترین سویۀ این کتاب است.