مطالعۀ پیکر انسان تاریخی بسیار دراز دارد. پاپیروسِ ادوین اسمیت، که زمان آن را حدود هزاروششصد سال پیش از میلاد مسیح برآورد میکنند، کهنترین سند پزشکی است که میشناسیم. در این پاپیروس، مانند یک کتاب آموزش جراحی، فهرستی از بیماریها و راههای درمان آنها آمده است. با این که امروزه بسیاری از این درمانها را دیگر به کار نمیبریم، این پاپیروس به ما نشان میدهد که مصریان باستان ساختارهای درونی پیکر انسان را میشناختند: آنها با مغز، قلب، کبد، و کلیهها آشنا بودند، با اینکه بهدرستی کارکرد این اندامها را نمیشناختند.
بخش نخست اين کتاب، اطلس پيکرشناسی است. بدن انسان مانند پازل پيچيدهای است: اندامها در کنار هم درون فضاهايی جا گرفتهاند، درحالیکه رگها و عصبها پيرامون آنها را فرامیگيرند، شاخهشاخه میشوند و به درون اندامها راه میيابند. تصور اينکه همۀ اين جزئيات چگونه کنار هم جا میگيرند، آسان نيست، اما تصويرگرها میتوانند آناتومی پيکر انسان را به شکلی نمايش دهند که در اتاق تشريح ممکن نيست. برای رسيدن به اين هدف، استخوانها، ماهيچهها، رگهای خونی، عصبها و اندامهای پيکر جداگانه نقاشی میشوند.
از ياد نمیبريم که پيکر انسان مانند تنديسی بیحرکت نيست، بلکه ماشينی پيوسته در جنبوجوش است. کارکرد پيکر انسان موضوع بخش دوم اين کتاب است که به فيزيولوژی میپردازد.
داستان اين کتاب، که بیشباهت به دستور کار ماشينهای صنعتی نيست، برای هرکس، چه پير و چه جوان، جالب خواهد بود.