مثنوی از نوادر آثاری است که هرچه بر عمر آن میگذرد اثرش در عالم بیشتر و عمقش آشکارتر میگردد. به قول حضرت علامه آیت الله محمدتقی جعفری(ره) اگر مجموع کتابهای ارزشمند علوم انسانی (غیر از کتابهای آسمانی) را ده کتاب فرض کنیم. مثنوی یکی از آن ده کتاب است. بعضی از بزرگ اندیشمندان جهان اسلام نیز که با مثنوی معنوی سروکار داشتهاند، عباراتی از این قبیل گفتهاند. از جمله ملاهادی سبزواری، شیخ بهایی، اقبال، شهریار و... مولوی خود کتاب مثنوی را صیقل ارواح دانسته و میگوید لازمۀ استفاده از مثنوی، استفتاح است. باید از آن طلب کنی تا روحت به وسیلۀ مثنوی صیقل داده شود.
روش این کتاب در تفسیر مثنوی، تفسیر مثنوی به مثنوی است. در این روش سعی شده است تا موضوعات مورد بحث با توجه به نظرات مولوی در سراسر مثنوی شرح و تفسیر شود. بدین جهت از بیان نظرات دانشمندان و عرفای دیگر حتی الامکان اعراض شده است. حتی از ذکر نظارت خود مولوی در آثار دیگرش نیز پرهیز شده.
این کتاب شامل هفت مبحث است: رابطۀ انسان و خدا در مثنوی؛ عشق در مثنوی؛ پیامبر اکرم(ص) در مثنوی؛ قرآن در مثنوی؛ مریم و مسیح(ع) در مثنوی؛ قضا و قدر در مثنوی