یکی از بزرگترین اشتباهات ما پدرمادرها، تصور مسئولیت شخصی در قبال احساسات فرزندانمان است. پدر و مادرها احساس میکنند مجبورند حافظِ خوشبختی فرزندانشان باشند... احساس میکنند این مسئولیت بر عهدۀ آنهاست و میتوانند آن را کنترل کنند. ما ـ والدین ـ هر کاری میکنیم تا نگذاریم بچههایمان سختی یا رنج بکشند، این یعنی هیچوقت اجازه نمیدهیم با سختی و بدبختی مواجه شوند، در نتیجه استقلال یا پشتکار پیدا نمیکنند و به جای اینکه قدرت نوآوری داشته باشند، از جهان اطرافشان میترسند. یک اشتباه بزرگِ دیگر: ما به آنها یاد میدهیم فقط روی عملکردِ خودشان تمرکز کنند؛ باید معدل عالی بگیرید، باید در دانشگاههای برتر پذیرفته شوید، باید شغلی چشمگیر پیدا کنید. بعد، آنقدر سرشان را گرمِ خودبینی میکنیم که بهندرت وقتی برای فکر کردن به اهمیت کمک به دیگران پیدا میکنند. به این ترتیب آنها اغلب از مهربانی و قدردانی چشمپوشی میکنند با اینکه تحقیقات نشان میدهد این خصوصیات بیش از هر چیزی، باعث ایجادِ احساسِ خوشبختی میشوند.
ما فرزندپروری را تبدیل به کاری پیچیده و غیرذاتی کردهایم که مملو از ترس و شک به خود است. میترسیم فرزندانمان در دنیای بهشدت رقابتی خودمان دوام نیاورند. وقتی در مهدکودکی خیلی باکلاس ثبتنام نمیشوند، ناراحت میشویم؛ زمانی که هنوز حروف الفبا را یاد نگرفتهاند، در حالی که به نظر میرسد همۀ همردیفهایشان بلد باشند. درواقع، این ماییم که داریم جهانی دیوانهوار و بهشدت رقابتی را برای بچههایمان میسازیم. فرزندپروری خیلی ساده است، بهشرطی که اصول لازم برای کامیابی فرزندانمان در خانه، مدرسه و زندگی را دوباره کشف کنیم. بهعنوان یک مادر، مادربزرگ و معلم با چندین دهه تجربه، پنج ارزش اساسی مشخص کردهام که به همۀ ما کمک میکنند تا آدمهایی موفق و توانا باشیم. برای اینکه همه این پنج اصل را راحت به خاطر بسپارند، اسم آنها را «پنج الف» گذاشتهام: اعتماد، احترام، استقلال، اتحاد و انس.