با پیدا شدن جسد سالی جاپ، خدمتکار زیبا و لجبازِ خانه، کارآگاه آدام دالگلیش از راه میرسد تا نقاب از چهرۀ قاتل بردارد؛ در خانهای پر از مظنونانی که هرکدام دلیل کافی برای خصومت با خدمتکار را دارند، هر سرنخ جدید گرهای دراماتیک را در این قصۀ رمزآلود میگشاید.
این کتاب اولین داستان از مجموعه داستانهای کارآگاه آدام دالگلیش است و به گفتۀ بسیاری از منتقدان بهترین داستانش.
نویسنده در پرداخت طرح و توطئۀ داستانی بسیار موفق بوده و هر چه داستان جلو میرود معمایی که ساخته پیچیدهتر میشود.
خصیصۀ مهم دالگلیش، کاراکتر اصلی رمانهای جیمز، چه در این رمان چه در رمانهای بعد خواندن ذهن شخصیتهاست. او اگرچه معما را در گفتوگوهای طولانی با کاراکترها حل و فصل میکند اما مهمترین چیز در خلال این گفتوگوها حرفهایی است که گفته نمیشود. دالگلیش با استفاده از گفتههای شخصیتها چیزهای پنهان را آشکار میکند.