( فرشاد ) نابغه ی ادبی است و ( بهروز ) نابغه ی ریاضی. فرشاد داستان هایش را در مدرسه می خواند و با استقبال زیاد دانش آموزان روبه رو می شود. اما در خانه اصلا پدر و مادر فرشاد برای او نقشه های دیگری دارند. حتی در مدرسه هم مشکلات زیادی برای فرشاد و طرفداران قصه هایش پیش می آید؛ و اینجاست که بهروز، بهترین دوست فرشاد و نابغه ی ریاضی، دست به کار می شود. او در یکی از دیوارهای مدرسه، سالنی دیجیتالی می سازد تا فرشاد در آن قصه هایش را برای طرفدارانش بخواند. اما مشکلات عجیب غریبی در مدرسه و خانه ی دانش آموزان اتفاق می افتد و همه را، حتی خانواده ها را حسابی به دردسر می اندازد و...