چرا درست سه دهه پس از برگزاری جشنهای بینالمللی به مناسبت فروریختن دیوار برلین، خیل عظیم دولت ـ ملتها در کار گسترش دیوارهایی در مرزها یا نزدیک مرزهای خویشاند؟ آخر در زمانهی ما که سرتاسر کرهی زمین به هم متصل شده و با توجه به اینکه عموم قدرتهای مدرن متأخر در مقابل مسدودسازی فیزیکی تأثیرناپذیر شدهاند، چه نیازی به دیوار کشیدن است؟ دیوارها چگونه به تقویت تصویری آرمانی اما ساختگی از استقلال و حاکمیت ملی مدد میرسانند و تا چه حد مایهی استحکام تصویرهای خیالی و موهوم از ملیت میشوند؟ کارکرد نمادین و مادی و روانی دیوارهای جدید چیست؟
وندی براون نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه برکلی است و در زمینهی نظریهی سیاسی مابعد فوکویی، مطالعات انتقادی حقوق و نظریهی فمینیستی کار میکند و موضعی مابین مارکس و فوکو دارد.