از متن کتاب: "فردی که در سال ۱۸۷۳ سوار بر قایق های سایه بان دار کوچک چینی روستای تونگ جن را برای سفر به فرنگ و تحصیل ترک کرد، کوچک ترین وارث نسل هفتم خاندان معروف رونگ در جیانگ نن بود که عمدتا به کار تجارت نمک اشتغال داشتند. نامش رونگ زی لای بود که بعد از سفر به فرنگ به جان لی لی تغییرش داد. همه بعد از او می گفتند این ته تغاری بوی نمک خیس خورده ای را که با نام خاندان رونگ عجین شده متحول کرده و به بوی صفحات خشک و تمیز کتاب تبدیل کرده است؛ البته نوعی روحیۀ میهن پرستی و عشق به وطن را هم باید به این تغییرات روحیۀ خانوادگی اضافه کرد. در ضمن، این ماجرا از سفر فرنگ او جدانشدنی است. اما آن اوایل که قصد و برنامۀ اصلی خاندان رونگ برای اعزام او به فرنگ تحصیل و علم آموزی بود، نمی خواستند او برود و بوی خاندان را عوض کند، بلکه فقط در پی آن بودند تا از این طریق امید به زندگی مادربزرگ خاندان رونگ را افزایش دهند. مادربزرگ در جوانی اش عاقله زنی خانه دار بود که طی چند ده سال نه پسر و هفت دختر برای خاندان رونگ آورده بود، که دیگر همه شان بزرگ و بالغ شده بودند. او هم کارش را کرده بود و دیگر وقت استراحتش بود، چنین پیشینه ای پایه ای مستحکم برای جایگاه بی بدیلش در خاندان رونگ ایجاد کرده بود."