این جستار نه نقد است و نه تاریخنگاری، که رفتن به دورهای است خاص و برتن کردن جامۀ هنرمندان آن دوره و لمس کردن دغدغۀ آنها و بهگونهای شاید به این زیروروییِ دلنشین تن دادن . . .
سفری به شعر سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۹۵۰ اروپا و امریکا، و واکاوی ذهن سمبولیستها و ایماژیستها و دیگر مدرنیستها و نگاهی کوتاه به تاریخی تلخ میان دو جنگ بزرگ، و آنچه کرد با هنر و ادبیات. هنر در این محدودۀ زمانی صدساله، همراه با صدای ضمنی انقلابها، خاستگاهی عینی برای رنسانسی جدید پیدا کرد. . . . شاخصۀ این دوره، برهمکنش شعر و ادب بود با هنرهای تجسمی، خاصه کوبیسم و فوتوریسم، و با موسیقی نو و تئاتر و بالۀ نو. میتوان از این پدیدۀ خاص در هنرها نشانهای را در تفکر جدید، و فیزیک نوین، عدم قطعیت و احتمالات دید.