اثر پیش رو گزیده ای از مقالات آهنگساز و موسیقیدان ژاپنی است که در آن به مفاهیم و پرسشهایی همچون هویت، طبیعت، مفهوم انسان و مفهوم هستی و چرایی وجود و چرایی وجود اصوات پرداخته شده آن هم از سوی هنرمندی معاصر که همواره نظری بر دیروز، امروز و فردا داشت و با طبیعت پیوندی مثال زدنی برقرار کرده بود و از آن الهام میگرفت. او خالق فضا و لحظاتی انتزاعی و شگفت انگیز است، با این وجود و با وجود اندیشۀ متعالیاش کمتر مورد پردازش قرار گرفته است.
موسیقی من عمیقا تحت تاثیر جان کیج است. او به طور پیوسته در حال ابداع و ارائۀ مداخل جدید در موسیقی است. هیچ کس صرفا با شنیدن و دیدن آثار وی، نمی تواند درکی از طبیعت واقعی موسیقی او به دست آورد.
ابداعات موسیقیایی او فراتر از هرگونه آشکارگی است و به شکلی گمنام در جهان موسیقی ثبت شده است. کیج با شخصیت و روحی متواضع سعی بر این داشت تا سرزمین بیحاصل موسیقی را مانند یک کشاورز پرکار دوباره حاصلخیز کند، اما سوال در این جاست که آیا برای بارور ساختن چنین سرزمینی دست و پای یک انسان به تنهایی کافی است؟
ما در تلاش هستیم تا بدون ارزیابی خاک، خرمنی عظیم و طبیعی از این زمین برداشت کنیم. گفتوگوهای رایج دربارۀ سرزمین موسیقی زیادتر به سمت و سوی سنت موسیقیایی و سازها رفته است؛ اما بدون ارزیابی و شناخت اصوات هیچ اصالتی به مرحلۀ رشد نخواهد رسید.
قوانین فراوانی در حوزۀ موسیقی خلق و تکثیر شدهاند، اما پرسشها در زمینۀ اصوات همچنان مبهم باقی مانده است. جان کیج از ماهیت درونی اصوات سخن میگوید. ممکن است صحبتهای او رازگونه به نظر آید، اما او تنها به ارائۀ پیشنهاداتی میپردازد؛ پیشنهاداتی در زمینۀ توجه به تمامی ارتعاشات صوتی در دنیای موسیقیایی و غیر موسیقیایی.