«صبحانۀ ما با سخنان ریزپرداز از نکتههای بهطنزدیدۀ او پر میشد، که دیگر نه سیاسیمرد بود، نه استاندار، یا نمایندۀ مجلس شورا، نه موظف، که ادیبی بود از شاگردی فروزانفر و بهار و فاضل تونی، و دیگرهای شاخص نسل مشروطیت و بازگشت ادبی، و چه میگفت از سادهدلی فاضل تونی، و رابطۀ بازیگوشانۀ فروزانفر زیرک با او . . . اما نه همه این، که محمد فضایلی فرزندخواندۀ عموی دانشمندش بود، محمد صالح علامۀ مازندرانی، صاحب کتاب حکمت بوعلی و بسیاری دیگر در حکمت و کلام»