کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        یکشنبه ی نحس

        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب یکشنبه ی نحس

        ناشر
        تعداد صفحات
        176 صفحه
        شابک
        9786004517256
        سال انتشار
        1398
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب یکشنبه ی نحس

        از متن کتاب: " باورش نمی شد. ردپا، ردپا، کف زمین، روی میز، در آشپزخانه، روی میز بار، همه جا رد پا بود. نفسش در سینه حبس شده بود و جرأت بیرون دادنش را نداشت. حالا با داشتن دو پرونده و اتفاقات عجیب، ترسناک و غیرقابل باور خانه اجاره ای اش خیلی درگیر و گرفتار شد. برنامه اش خیلی شلوغ و مدیریت و رسیدگی به همه برایش سخت شده بود. گویی شبحی با تن و پای خیس با حالتی عصبی و روان پریشانه روی تمام سطح خانه راه رفته بود. با خودش فکر کرد شاید بتواند یک شنبه اگر سرنخی از مجرم و مظنون این دو پرونده نتوانست گیر بیاورد، از این روح عصبی و خیس کمک بگیرد. جریانات ظهر به بعد، حسابی کلافه و عصبی اش کرده بود. حتی حوصله ی این را نداشت که ردپاها را پاک کند. در را بست و بلافاصله به خانه اش رفت. با اولین قهوه و شام خورد، گپ زد و درنهایت خسته و بی انرژی خودش را روی تختش ولو کرد. بلافاصله انگار که یک قرص خواب آور خورده باشد، خروپفش بلند شد. با صدای زنگ ساعت، کوفته و کسل از خواب بیدار شد. انگار داشت سرما می خورد. گلویش می سوخت و کمی بدنش درد می کرد. به آن توجهی نکرد، بلند شد و قبل از هر چیزی یک مسکن همراه صبحانه اش خورد. بلافاصله به سمت اداره حرکت کرد. امروز روز شلوغ و پرکاری برایش بود. باید تحقیقات را راجع به پرونده ی قتل و اقدام به قتل انجام می داد تا قبل از اینکه شخص دیگری کشته شود، سرنخی گیر بیاورد و قاتل را به دام بیندازد. بیست دقیقه بعد از اینکه به اداره رسید، کریستف هم آمد و وارد اتاقش شد. داشتند با هم برنامه ی کاری امروزشان را می ریختند که گزارش بچه های تحقیقات و پزشکی قانونی به دستشان رسید. ردپا در هر دو منزل یکی و یکسان بود و مهم تر از همه تکه پوستی که زیر ناخن اولیویا، همسر لوکاس بود، جنینی بیست روزه در رحم زن باردار لوکاس و یک سری توضیحات که مهم ترینش تکه پوستی از قاتل بود. ساعت مرگ، چگونگی مرگ، علت مرگ، و وسیله ی قتل و غیره. حالا حداقل DNA و گروه خونی قاتل را داشتند، فقط باید دنبال موردی می گشتند که یک جای تنش خراش باشد."

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر
        سایر آثار میثم ضیائی