فردوسی هرجا سخن از زن میگوید جنبه های زیبایی و معشوقه بودن او را پررنگ نمیسازد تا دیگر ابعاد شخصیتی آنان دیده نشود. در شاهنامه زنان حق انتخاب دارند و این انتخاب خواه برای حضور در میدان جنگ و پوشیدن لباس رزم باشد، خواه برای انتخاب شوهر و همسر و این نشان میدهد، منابع قدیمیای که فردوسی در شاهنامه به آن اشاره میکند و در اختیار داشته بیانگر این بوده که زنان ایران در گذشتههای دور، حق انتخاب و حتی دیدن مقدماتی و پیشنهاد ازدواج را داشتهاند. اینگونه رفتارهای زنان و آزادی بیان خواستههای خود و گاهی پافشاری بر روی خواسته بیانگر رفتار و جایگاه اجتماعی آنان در آن روزگاران داشته است. هرچند شاید بعضی از مردمان با سادهاندیشی اینگونه داستانها و آزادی عمل زنان ایرانی را زاییدۀ تخیلات فردوسی بدانند ولی قاطعانه میتوان گفت که این آزادی زنان در منابع متعدد که در دسترس فردوسی و همچنین در عصر وی، برای زنان وجود داشته که توانسته به زیبایی آن را در کتاب خود بگنجاند آن هم در عصری که نسبت دادن و یا خواستن هرگونه آزادی عمل برای زنان حد شرعی در پی داشت.
در آن روزگاران از این که زنی شمشیرزنی و تیراندازی یاد بگیرد یا اسب سوار ماهری باشد ابایی نبود و یعنی اگر در خانه ای هم فرزند دختر و هم فرزند پسری وجود داشت، دختران نیز تحت آموزش پدر خانواده قرار گرفته و آنها با تیراندازی و سوارکاری آشنا میشدند. در شاهنامه، دختر هیچ وقت پردهنشین و خانهنشین نیست. او به موقع از پردهنشینی بیرون آمده و پا به پای مردان در وقایع و حوادث و جنگها شرکت میجست. البته نمیشود گفت که پا به پای مردها در جنگ شرکت میکردند؛ جنگ برای مردها بود، اما در مواقع حساس و نیاز متوجه میشویم که آن زن چقدر پهلوان است، اما به روی خودش نیاورده است.