بیچاره اییور بسیار ناراحت است، زیرا روز تولد او است و هیچ کس توجهی به آن نکرده است. پو و خوک تمام تلاش خود را میکنند تا ببینند جشن مناسبی برپا شده است. آنها تقریبا موفق میشدند، اگر فقط پو در راه گرسنه نمیشد و بچه خوک با بالون نمیافتاد.