ماجراهای این رمان در قرن هجدهم میگذرد؛ ناخدایی پیر و بدعنق، با زخمی کریه بر صورت، وارد میهمانخانهای در یکی از بندرهای کوچک انگلستان میشود. او که روزها را با خیره شدن به دریا و شبها را به بدمستی میگذراند، همواره در هراسِ از راه رسیدن ملوانی یک پاست. ناخدا صندوقچهای دارد که به هیچ کس اجازۀ نزدیک شدن به آن را نمیدهد. پس از مرگ او که تقریباً همزمان با از راه رسیدن ملوان یک پاست، نقشۀ گنجی از داخل صندوقچه به جیم (پسر نوجوان صاحب میهمان خانه) میرسد و این نقطۀ عزیمت داستانی پرحادثه و جذاب برای یافتن گنجی است که در یک جزیره مدفون شده، گنجی که ملوان یک پا و دزدان دریایی نیز در پی آن هستند و..