نیمۀ تاریک مامان تریلری روانشناختی و بسیار پرتعلیق است که شما آن را در یک نشست میخوانید. داستانی پرماجرا که تصوراتتان را دربارۀ مادر بودن به چالش میکشد. داستان از نظر شیوۀ روایت نیز متنوع است و ماهیت رازآلود و پر از سؤال آن را تقویت میکند…
داستان این رمان دربارۀ زنی به نام «بلایت کانر» است که مصمم است برای دخترش مادری خونگرم و فداکار باشد، مادری که خودش هرگز نداشته است، اما خیلی زود متوجه میشود مشکلی در دخترش وجود دارد. او مثل سایر بچهها رفتار نمیکند و این غمی بزرگ برای بلایت است. داستان با تولد فرزند دوم و پرداختن به روابط کانر و همسرش، جنبههای دیگری پیدا میکند. جنبههایی که آبستن رازها و اتفاقات بسیاری است…
کانر راوی غیرقابل اعتماد و جذابی است. او داستان را طوری تعریف میکند که شما نمیدانید کجاها را درست میگوید و کجاها را تغییر میدهد. البته همان طور که لسآنجلس تایمز نوشته است: به اندازۀ کافی رمانهایی با راویان زن غیرقابل اعتماد و مادران بیتوجه داریم، اما آنچه نیمهی تاریک مامان را برجسته میکند، درک دقیق و ظریف «اشلی آدرین» از وضعیت زنان است. اینکه صدایشان درست به گوش نمیرسد، اینکه هزاران توهین کوچک، یک زندگی مشترک قوی را تضعیف میکند و با وجود تابوهای مادرانه، گاهی زنان حس خاصی نسبت به کودکان بدقلق پیدا میکنند.