مقدونیه از تهران دور نیست روایت عشق، گریز و مهاجرت در میانۀ انقلاب، جنگ و نسلکشی است. رمان نیره پازوکی قصۀ زنی است که در اوایل دهۀ شصت و روزهای پرالتهاب تهران، مردی را که دوست میدارد به اجبار در حبس جا میگذارد و خود را به مقدونیه میرساند. در آن جا تلاش میکند خود را با محیط جدید تطبیق دهد. با عشق صاحب خانوادهای تازه میشود، اما باز هم حوادث تاریخی محبوب را از او میگیرند و او با دختر خردسالش به تهران برمیگردد تا در جایی زندگی کند که این بار مهاجرت را از چشم دیگران میتواند ببیند. جادهها و رفتنها و دوباره آغازکردنها ناهید را رها نخواهند کرد.