تاریخی به انشای میرزا علیخان امینالدوله که در آن به تفصیل از اوضاع و احوال دربار ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه و فساد دستگاه اداری ایران و کشمکش میان بزرگان و دستهها و سیاستهای دول خارجی گفتوگو میشود. این رساله شبیه مجدیه اثر معروف مجدالملک پدر امینالدوله است که هم از نظر انتقادی و تجزیه تحلیل سیاسی و هم از لحاظ سادهنویسی و تشبیهات در شمار نوشتههای خوب دورۀ قاجاریه محسوب میگردد. توصیفی کوتاه و مجملی از اوضاع اجتماعی- اقتصادی و سیاسی ایران در دورۀ ناصرالدینشاه قاجار و چند سال از سلطنت مظفرالدینشاه است. رساله با توصیفی از حالات و عادات و خوشگذرانی و تفریحات مورد علاقۀ ناصرالدینشاه آغاز میشود و سپس به وصف اخلاق و سوء سیاستهای صدراعظم، شمهای در ذکر افعال و احوال علمای دین، رشد صوفیگری واعتقادات مختلف شیخی و بابی و حمایت ولیعهد از ایشان پرداخته است. بخش مفصلی از رساله به توضیح وضع مردم و چگونگی اخذ مالیات و انواع دریافتهای اضافه بر مالیات مقرر به زور و جبر، افزایش مهاجرت مردم به بلاد همسایه به دلیل هرجومرج و عدم امنیت، توصیف وضع شاهزادگان و حکمرانان، وضعیت قشون و غورخانه و اجزای آن، وضعیت روابط خارجی، بلوای نان در دورۀ ناصری، وضعیت قانون و نبود آن در حکومت ایران، وضعیت مطبوعات ایران و نقلقولهایی از روزنامههای خارجی در بارۀ بیقانونی و وضع نابسامان ایران اختصاص یافته است. مؤلف دیدی انتقادی به ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه و اوضاع ایران دارد و بدون اغماض و پردهپوشی به مسائل روز آن زمان پرداخته و معایب و کاستیهای آن را به نمایش گذاشته است. از ویژگی نثر امینالدوله استفاده از رمزها و کنایههاست که بدون مطالعۀ تاریخ این دوره و بدون اطلاع قبلی از اصل وقایع درک آن ممکن نیست. امینالدوله از متجددین دورۀ ناصری بود در اوایل سلطنت مظفر الدین شاه او را از آذربایجان آوردند و صدراعظم کردند هنگامی که خواست اصلاحاتی انجام دهد مخالفین اسباب برکناری او را فراهم کردند پس از آن چندین سفر کرد و چند سالی هم خانهنشین بود تا اینکه در سال ۱۳۲۲ هجری از بیماری کلیه درگذشت. چنین به نظر میرسد که این رساله را در زمان خانهنشینی امینالدوله نوشته است و گویا در زمان حیاتش یایان نیافته و پسرش معینالملک که بعدها لقب امینالدوله گرفت به پایان رسیده است.