من راجع به پدر و مادرم همیشه اینطور فکر میکنم. آنها مرا اولاد خود میدانند و گمان میکنند که به آنها شبیهم. اما اگرچه باید آنها را دوست داشته باشم، همیشه برایشان یک غریبهام. آنها مرا نمیشناسند و اندیشههایم را نمیفهمند. آن چیز که اصل من است و شاید روح من باشد برای آنها بیاهمیت است، جوانی است، هوس است. اما مرا دوست دارند و میخواهند کمکم کنند.
- از این کتاب تنها یک جلد موجود است.
از آنجایی که این کتاب قدیمی و از کتابخانههای شخصی درآمده ممکن است ورقخورده، کهنه یا گاهی با ظاهری مستعمل باشد که برای مخاطبین این دست از کتابها امری آشناست.