دون میگل لوییز در سال هزار و نهصد و پنجاه و دو در خانوادهای شفاگر در یکی از روستاهای مکزیک متولد شد. با ترغیب اعضای خانواده، سنت یکصدسالۀ شفاگری را ادامه و دانش تولتکها را گسترش میدهد و به نسلهای بعد منتقل میکند. لوئیز برخلاف انتظار، در دانشکدۀ پزشکی تحصیلات را تا اخذ تخصص در جراحی به پایان رساند. در دهۀ هفتاد میلادی شبی دیروقت، پشت فرمان خودرو به خواب رفت. خودرو واژگون شد و با دیواری برخورد کرد. لوئیز ناگهان از خواب بیدار شد و درهمانحال که دوستان همراه را از خطر نجات میداد، دریافت که از جسم خود بیرون آمده و سرگرم کمک کردن است.
پدیدۀ نزدیکی با مرگ، موجب ایجاد تحولی ژرف در زندگی او و مطرح کردن پرسشهایی از خود شد. آنگاه برای پاسخ دادن به تلاش زیادی با هدف کسب مهارت در خرد باستانی نیاکان خویش، همت گماشت. در این راه نخست از راهنماییهای مادر، و سپس از رؤیاهای پدربزرگ برخوردار شد.
لوئیز با برگزاری کارگاه آموزشی، سخنرانی، و مسافرتهای متعدد، دانش خود را در زمینۀ خرد باستانی در اختیار مردم سراسر دنیا قرار میدهد و کتابهایی جذاب و مفید نیز در این زمینه به رشتۀ تحریر درآورده است.
ازجمله آثار لوئیز میتوان به چهار پیمان، پیمان پنجم، آوای دانش، و استادی در عشق اشاره کرد.