من تمام جنگها، جشنها، قربانیها، پادشاهان، شاعران، عاشقان، دیوانگان، رهیدگان، لهیدگان، جادوگران، قیام کنندگان، سرکوبگران، صالحین، عارفین، توابین، خناثین، سوگواریها، ستایشها، اوراد تاریخ جهان را بی آن که بدانم و بخواهم به یاد بیاورم، در خون بدوی خویش یافتهام از وقتی جای تو نوشتهام و در غیاب تو و در غیاب کلهی جست وجوگر منصور و در حضور جنازهی مطهر او، با خودکار که نه، با خون خویش که نه، در خون خویش که نه، بر خون خویش که نه، از خون خویش در حال نوشتنم.