«…اخلاقیات نظری من «پاداستراتژیک» است: احترام گذاشتن هنگامی که یک تکینگی قیام میکند و سازشناپذیر بودن بهمجرد آن که قدرت امر عام و جهانشمول را زیر پا میگذارد. انتخابی ساده اما کاری دشوار چون باید همواره اندکی در زیر تاریخ مترصد آن چیزی بود که تاریخ را برهم میزند و آن را منقلب میکند، و باید اندکی در پس سیاست هشیار آن چیزی بود که باید سیاست را بیقیدوشرط محدود کند. رویهمرفته کار من این است؛ من نه اولین نفرم نه یگانه کسی که چنین میکند. اما من این کار را برگزیدهام».
آیا قیام کردن بیفایده است؟ از دو مجموعه تشکیل شده است. بخش نخست شامل کوتهنوشتها و گفتوگوهایی است که مستقیماً به انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران مربوطاند و در همان بحبوحه انجام گرفتهاند. بخش دوم شامل یک کوتهنوشت («در باب نوعی اخلاق ناخرسندی») و دو درسگفتار («روشننگری چیست؟» و «انقلاب چیست؟») است که هرچند به مسئلۀ انقلاب ایران نمیپردازند اما چندان هم بیربط نیستند.