کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        دختر نیل

        ادام‍ۀ ش‍ه‍رزاد، دخ‍ت‍ری از م‍ص‍ر
        ناموجود

        مشخصات کتاب دختر نیل

        تعداد صفحات
        480 صفحه
        شابک
        9789647390620
        سال انتشار
        1400
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب دختر نیل

        شهرزاد آخرین نگاه خود را به دروازۀ ورودی صباح افکند. ناگهان صدای چهارنعل اسبی از دور به گوشش خورد و در جایش میخکوب شد. صدای چهارنعل بلندتر شد. ابری از شن به هوا برخاست و سرتاسر افق شروع به غریدن کرد. شهرزاد با روحیه‌ای متزلزل و چهره‌ای در هم به بازوی ژوزف چنگ زد. چند کلمه نامفهوم از لبانش خارج شد. گویی زیر لب دعا می‌خواند.

        سوارکار از کنار دروازۀ ورودی ملک گذشت و در یک لحظه هیکل سیاهش در جادۀ غبارآلود قاهره ناپدید شد. در این هنگام ژوزف به آرامی دست مادرش را گرفت و او را به سوی تالار پذیرایی کشید.

        لینان دو بلفون از روی نیمکت برخاست و به سوی آن دو آمد. او نسبتآ بلندقد بود و سبیلی نازک لب بالایی‌اش را می‌پوشاند. او بیست و هشت سال داشت و تقریبآ هم‌سن و سال ژوزف بود. در برابر شهرزاد سر فرود آورد.

        «خانم ماندرینو، احتراماتم را بپذیرید.»

        شهرزاد پاسخ داد: «روز به خیر، لینان.» سپس او را به نشستن دعوت کرد.

        از فوارۀ میان تالار، قطره‌های آب به آرامی به هوا می‌جست و در حوض کاشی‌کاری‌شده می‌ریخت. ژوزف قبلا با پیش‌بینی فرودآمدن شب، چراغ‌های گردسوز را روشن کرده بود. تالار مزبور به طور قطع زیباترین اتاق ملک خانوادگی بود. و نیز لبریز از خاطره‌ها.

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر

        کتاب‌های مرتبط با کتاب دختر نیل