در واکنش به محدودیتها و محرومیتهای حاصل از دشمنی حاکمان و هموطنان مسیحی اروپا با یهودیان، طبقهای از نظریهپردازان و فیلسوفان یهودی شکل گرفتند که همواره آرمان رهایی و رستگاری یهودیان را در ذهن پرورانده و برای تحقق آن تلاش میکردند؛ موسی هس نمونهای از این افراد است. در نگاه «موسی هس» همانگونه که در کتاب موسی هس پیامبر کمونیسم و صهیونیسم به آن پرداخته شده است، اسپینوزا مسیح یهودیان عصر او و نمونۀ روشنی از این افراد است. او که به واسطۀ مخالفت با آیینهای سنتی یهود توسط آنها تکفیر و از جامعۀ یهودیان رانده شد، برای نظریهپردازان صهیونیسم یک پیامبر آسمانی و به ادعای هس، منجی موعود یهودیت به حساب میآید. همانطور که این نظریهسازان صهیونیست بارها در اندیشههای خود ابراز کردهاند، یهودیت در نگاه آنها بیش از آن که به معنی یک فرقۀ مذهبی باشد، یک نژاد و یک ملت است. کتاب موسی هس پیامبر کمونیسم و صهیونیسم دارای هفت فصل نظیر «از راین تا اردن»، «اسپینوزا، نگاه سوسیالیستی و بازخوانی حکومت یهود»، «سه گانۀ اروپایی، ائتلافی رو به پیشرفت»، «ظهور سوسیالیسم اخلاقی هس»، «انتقاد از سرمایهداری و تصویر جامعۀ سوسیالیستی»، «میان پردۀ سالهای پس از ۱۸۴۸، تهدید روسیه» و «روم و قدس» است. در بخشی از این اثر دربارۀ «آینده و تاریخ یهودیت»، آمده است: دومین کتاب هس نیز مانند کتاب اولش بی نام منتشر شد؛ ولی برخلاف کتاب نخست وی «تاریخ مقدس بشر» که چندان مورد توجه قرار نگرفت، «سه گانۀ اروپایی» که در سال ۱۸۴۱ منتشر شد، مخاطبان بیشتری یافت. در نهایت نیز هس به عنوان نویسندۀ کتاب شناخته شد. این کتاب بستر را برای شهرت قابل توجهی که بعدها هس در میان روشنفکران تندروی آلمانی در اوایل دهه ۱۹۴۰ پیدا کرد، فراهم نمود. منظور از سه گانه، بنیانگذاری قدرتی سه جانبه است. عنوان کتاب به خودی خود پیام آن را میرساند. با وجود نظرات محافظهکارانهای که در سالهای پس از اتحاد پنج قدرت اروپایی (روسیه، اتریش، پروس، انگلیس و فرانسه) در ۱۸۱۵ و در تائید آن طرح میشد، هس در این اثر خود پیشنهاد داد که مؤلفههای رو به رشد در زندگی سه قدرت اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس، برای ایجاد یک اروپای نوین در هم بیامیزد. این کتاب را میتوان فرانسوی و اقتصاد انگلیسی دانست که در نهایت شالودۀ فلسفی مارکسیسم را پیریزی کرد.