بسياری از پژوهشگران معتقدند که جنسيت آدمی يکی از تعيينکنندههای اساسی در ابتلا به انواع اختلالهای ناتوانساز روانی و جسمانی است و در عصر حاضر با توجه به آمارهای موجود میبينيم شيوع اختلالهای روانی در زنان بيش از مردان است.
زنان به لحاظ جنسيت روانی-فيزيولوژيايی خود بحرانهای متعددی را تجربه میکنند که اغلب اين بحرانها با ويژگيهای زيستشناختی زنانۀ آنان مرتبط است. سلامت روانی و جسمانی زنان به طور انکارناپذيری باکيفيت از سرگذراندن اين بحرانها مرتبط است، از اين رو میتوان مراحل پديداری اين بحرانها و شيوۀ گذر از آنها را محور اصلی زندگی روانی و سازش اجتماعی زنان تلقی کرد.