دنیایی که در آن، دیگر تصویری در آینه دیده نمیشود. سایهها، جهان آنسوی آینه را تسخیر کردهاند. حالا دیگر آینهها حکم گذرگاهی را دارند برای ورود مرگ و تباهی به دنیای ما.
بازماندگان جهان آنسوی آینه که زمانی تصویر ما بودهاند، با عبور از گذرگاه، به اینسو پناه آوردهاند تا شاید از نابودی به دست سایهها در امان بمانند، جنگی بزرگ درمیگیرد. جنگی که به یک آخرالزمان ختم میشود. حالا پس از گذشت شش سال، زمین و ساکنانش با وضعيت جديد کنار آمدهاند و به ثباتی نسبی رسیدهاند. البته نه تمام دنیا، نه تمام ساکنانش...
بلورا تنها فردی است که همچنان تصویر خود را در آینه میبیند و چسبندگی میان او و تصویرش از بین نرفته است. بلورا برای فرار از گذشتۀ تلخ خود و پرده برداشتن از راز دختر آنسوی آینه، ناچار میشود که به دنیای آشوبزده سفر کند، اما حقیقت فراتر از چیزی است که او تصور میکند.