رایلند گریس تنها بازماندۀ ماموریت فضاییاش است... بشر خودش را به آب و آتش زده تا این ماموریت را به سرانجام برساند و تمام منابع زمین را صرف آن کرده است. اگر او شکست بخورد، شاید زمین از میان برود.
اما رایلند از همۀ اینها بیخبر است؛ چون حتی اسمش را به خاطر نمیآورد، چه برسد به اینکه بداند وظایفش چیست و چطور باید انجامشان بدهد. فقط میداند که در خواب مصنوعی بوده و هیچکس همراهش نیست مگر جسد خدمۀ فضاناوش...