سویههای عرفانی و رازآلود اندیشههای ویتگنشتاین در دورۀ اول فکریاش، که مقارن زمانهای پُرشور و شر است، همواره بحثبرانگیز بوده، بر سر آنها اصرارها و انکارهای فراوان رفته است. یکی از پژوهشهای برجسته در این زمینه، کتاب حاضر است که در آن فرض قرائتی عرفانی از تراکتاتوس به آزمون گذاشته میشود. آتکینسون، نویسندۀ کتاب، با نقد روش تحلیلی راسل آغاز میکند و سپس با نظر به آثار دورۀ اول فکری ویتگنشتاین از رابطۀ مفاهیمی مانند نشان دادن، واقعیت، زمان، بیمعنایی، و معناداری با امر رازآلود بحث میکند و در ادامه درگیر نقد و بررسی تفسیرهای ویتگنشتاینپژوهانی از قبیل اَنسکم، هکر، دیاموند، کوننت، زماخ، مکگینس و اشتاینیوس میشود. از این رهگذر است که نویسنده سعی میکند اندیشههای عرفانی ویتگنشتاین را از حیث نسبتی که با موضوعاتی از قبیل خدا، معنای زندگی، واقعیت، ابدیت و سکوت دارند، توضیح دهد.